نحوه طراحی یک برنامه بازاریابی
یکی از اولین وظایفی که به کارآموزان بازاریابی آموزش داده میشود نوشتن طرحی برای برنامه بازاریابی است. این طرح در حکم طرحی اولیه برای آغاز بازاریابی و فعالیتهای مربوط به برند محسوب میشود. در اینجا نکاتی را به شما ارائه میدهیم که در هنگام ایجاد برنامه بازاریابی باید به آن توجه داشته باشید:
تعریف اهداف
در میانه تمام شلوغیها و بهم ریختگیهای بازاریابی و سردرگمی برای یافتن نقطه آغازین، خیلی راحت ممکن است از راه درست منحرف شوید. یکی از اولین گامها در هنگام شروع یک برنامه بازاریابی جدید، این است که به جایگاه برند خود توجه داشته باشید.
اهداف خود را با توجه به مرحلهای که برند شما در آن قرار دارد و مسیر پیش روی آن تنظیم کنید. چند مثال از این اهداف عبارتند از: افزایش سهم بازار، افزایش حفاظت از مشتری، افزایش فروش، افزایش آگاهی از برند، کاهش هزینهها یا گسترش مواردی مانند افزایش کانالهای توزیعی.
یک ضابطه SMART نیز در تنظیم هدف وجود دارد. اهداف باید خاص (Specific)، قابل اندازهگیری (Measurable)، مورد تایید (Accepted)، واقع گرایانه (Realistic) یا منطقی (Reasonable) و زمانبندی شده (Time-bound) باشند.
چند مثال را بر حسب نوع هدف میبینیم:
آگاهی از برند (Brand Awareness): گنجاندن آگاهی از برند در بازار متخصصان جوان خارجی رده 22-30 سال، از طریق فعال سازی کمپینهای مورد نظر و follow-up حداقل 30 درصد از آنها در طی 2-3 هفته.
افزایش فروش: تولید 100.000 بازدید کننده سایت، 1.000 لید، با یک نرخ تبدیل 10 درصدی ظرف 12 ماه در کانالهای رسانههای اجتماعی به منظور دست یافتن به عایدات مورد نظر برای مثال 300.000 دلار.
سهم بازار: افزایش 10 درصدی سهم بازار ظرف 12 ماه.
مقاله مرتبط: آن روی نه چندان خوب کارآفرینی: ۱۱ درس برای آنها که میخواهند در این راه دشوار قدم بگذارند
جستجو و استفاده از دادههای آماری
مطمئن شدن از اینکه برنامه بازاریابی شما بر مبنای دادههای آماری مرتبط است دارای اهمیت بسیار زیادی است. گرایشهای صنایع از منابع قابل اعتمادی مانند Euromonitor International، Neilsen، یا با توجه به تخصص برند از منابع مرتبط نشات میگیرند.
بیایید تصور کنیم تخصص برند شما در صنعت توریسم است. یک منبع قابل اعتماد گرایشهای توریسم سازمان United Nations World Tourism Organization (UNWTO) است که سالانه گزارشهایی در این زمینه ارائه میدهد.
قرار دادن اهداف خود بر مبنای تحقیقات موثق موثرتر از حدس زدن نیازها یا خواستههای مخاطبان است.
توجه به مشتریان
گاه، چنان در مبحث سودآوری غرق میشویم که فراموشمان میشود بازاریابی ضرورتا برای پاسخگویی به نیاز مشتریان رونق میگیرد. همواره طرح اولیه برنامه بازاریابی خود را با در نظر داشتن بهترین علایق مشتریانتان ترسیم کنید.
با این همه، دلیل وجود محصولات و خدمات شما نیاز مشتریان بوده و در واقع این محصولات برای آنها تهیه دیده شدهاند.
پیوستگی یک کلید است
یک برنامه بازاریابی ضرورتا راهی برای گفتن داستان برند شما است، داستانی با یک معرفی، نقطه اوج و پایان مناسب. جایگذاری برند، پیام دهی و اقدامات باید به شکلی پیوسته و معنادار در کانالهای مرتبط اجرا شوند تا این اطمینان ایجاد شود که شما به اهداف خود خواهید رسید.
گفتن این نکته نیز خالی از اهمیت نیست که اگر چه بازگشت سرمایه بازاریابی ممکن است به راحتی به دست نیاید و مشکلی هم نیست. ممکن است کمی زمان ببرد اما به یاد داشته باشید که اگر هدف شما ایجاد آگاهی از محصولاتتان است، در تمامی نقاط بازاریابی شما این پیام باید ملموس باشد.
اگر پیام بازاریابی شما با اهدافتان هماهنگ و همخوان باشد، وقتی مشتریان آماده خرید میشوند، برند شما در صدر لیست ذهنی آنها قرار خواهد داشت. ایجاد صمیمیت بین مشتریان بالقوه و برند به معنی دست یافتن به نرخ تبدیل بالاتری است.